ممنون كه اومدي بعد از چندين ماه.... واقعا خوشحالم كردي اينو كاملا راس ميگم و همونطور كه ميدوني اهل چاپلوسي نيستم؛تو اين چند ماه كه نبودي ميومدم وبت بچه ها واسه رفتنت نظرات زيادي گذاشته بودن يكي از نظرات هم متعلق به من بود...خوشحال ميشم مثل ماه ها ي قبل اولين نفري باشي كه واسه هر پست تازه م اولين نفر بود كه كامنت ميذاشت چون هميشه كاوشگر آنلاين بود(همون لقبت)...تو هم موفق باشي

مرسي عزيز از نظر لطفت.../ اميدوارم اين نظرت از ته دل باشه چون بهم تو تكميل و چاپ كامل مطالبم كمك ميكنه

مرسي عزيز.../ راجب اين تلخ ترين بيداري نظري نداري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همه نظر دادنا... البته اكثرا نظرشون رو دوستان و اطرافيانم كه اومدن به صورت اس ام اس بهم گفتن ولي تو زحمت بكش و به صورت كامنت نظر واقعي ت رو به اين مطلب بده ... واسم مهمه

به قول خودت: ميسي عسيسم! مريم معلومه كه 3-4 روز ميشه كه وبم نمياي و قالبم رو تازه ميبيني.../ راستي دكلمه ي وبم خيلي عاليه گوش بده

بله.../در جريانم../ ميام هميشه تو پارسي نامه نوشته هاي دوستان رو ميخونم ولي چيزي نمينويسم چون به نظرم بي معنا مياد اونجا واسه هم چيزي نوشتن.../ اگه من به دنبال همزبوني و سرگرمي بودم كه ميرفتم چت روم و وب و وبلاگ درست نميكردم كه.../ اين وب واسم سرگرمي نيست و به خودمم اجازه نميدم ازش سوءاستفاده كنم واسه دوست و دوست يابي.../ من از وبم هدف دارم كه ايشالله خدا خودش كمكم ميكنه.../ ولي چشم بازم درحد توانم و وقتم ميام پارسي نامه ولي طبق معمول چيزي نمينويسم

سلام .../ باشه حتما ميام.../ولي متاسفانه وقت ندارم تو مديريت ياري تون كنم چون در حال حاضر 4-4 وب دارم و ديگه وقتي نميمونه.../ولي به هر حال چشم بهتون سر ميزنم

سلام نيلو جاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان چطوري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خيلي خوشحالم كردي بعد از اين همه مدت اومدي دوباره وبت... چطوري تونستي تحمل كني...؟ من كه چند ساعت بدونه وبم نميتونم بمونم... تنها دلخوشيم وبمه.../ راستي 3-4 تا مطلب توپ تو اين مدت كه نبودي آپ كردم بايد بخوني وگر نه ناراحت ميشما...

سلام ميلاد جان.../ مرسي عزيزم.../ ايشالله اين كتابم چاپ بشه فوق العاده ميشه كولاك ميشه اصلا نميتونم وصفش كنم.../يه سكوي پرتاپي ميشه كه حتي تو خوابشم نميتوني ببينيش.../ايشالله با استاد اشرفي (استاد ادبيات و تاريخ) و به همراهي برخي از دوستان نوشته هامو جمع آوري ميكنم تا بزنم تو خال!! البته به اين آسونيام نيس... ولي خدا خودش ياري ميكنه.../راستي شرمندم بابت امروز آخه خودت بهتر ميدوني تو اين سرما و برف و با وجود اينكه خونه ي ما به ميدان ورزش و چهارراه و شريعتي دوره نتونستم بيام و باهم گشتي بزنيم.../ امروز حال نداشتم با عطا بعد از امتحان عربي امروزمون تا چهارراه باهم رفتيم و بعدش از هم جدا شدم و رفتم خونه خودمون و بابام اينا هم كه تو مشهد ن مجبورم خودم بپزم و بشورم و تميز كنم!!! ايشالله روزهاي بعد ميبينمت داداش اگه افتخار بدم... چون با يه نويسنده ي ورزشكار فيلسوف طرفي/// هه هه هه ... شوخي كردم

اه؟؟ آره... از وقتي تو وب من حرفاي استاد رو خوندي بهش علاقه مند شدي يا از هممون اولا و قبلا ازش خوشت ميومد؟؟؟؟ من كه الان چندين سال هستش كه عاشقشم.../ آره منم اصولا پارسال و حتي همين سال تحصيلي هم تو همه ي كلاس ها قبل از اومدن بچه ها يا حرفاي استاد رو مينويسم يا هم حرفاي استاد شريعتي رو جلو تخته و معلم ها ميان و ميخونن... همه رو علاقه مند كردم.../ البته بعضيا هم هستند كه تو كلاس باهام ضد ن و بهم دكتر شايان شريعتي لقب گذاشتن!!!! ولي اين جور حرفا و دلنوشته ها عرضه ميخواد واسه گوش دادن كه اونا فك نكنم لايقش باشن.../ به قول امام حسبن (ع) :تا وقتي كه ديگران تورا ديوانه نخوانند ،ايمان به هدفت كامل نيست...! پس با مسخره كردن هاشو مشكلي ندارم.../ من كار خودمو انجام ميدم...

مرسي فائزه جان.../ آره ديروز بالاخره بعد از گشتن دنبال كد دكلمه ي استاد پناهي پيداش كردم ولي وقتي كدش رو تو قالب قبلي م گذاشتمش ارور داد مجبور شدم قالب رو عوض كنم فقط و فقط بخاطر يه دكلمه ي 3 دقيقه اي!!! همه ي كد هام رو از نو دوباره ساختم.../ پدرم درومد.../ ديروز از ساعت 12 ظهر تا 9 شب.../ چشام داشت ميسوخت.../ فقط و فقط بخاطر استاد حسين پناهي

سلام آقا مهدي.../ چطوري داداش؟ باشه مرسي اومدي بهم خبر دادي ولي جان عزيزت جان همين استاد پناهي قالب رو زود طراحي كن... بدجور گيرم.../مرسي داداشي

سلام غزال خانم يا غزل خانم...؟ چشم سر ميزنم سر فرصت

سلام.../ممنون.../ببخشيد شما اسمتون بهرام هستش يا از روي علاقه ي شديد قلبي به رپر معترض (بهرام)اسمتون رو بهرام نوشتين..../به هرحال مرسي از نظر لطفتون.../همونطور که تو دلنوشته م خوندين تنها اين من نيستم که ميبينم و ميشنوم و مينويسم و ميگويم،بلکه امثال من خيلي ها هستند که بهتر از من ميبينند و ميشنوند ولي نمينويسند!!!! گفتن که جاي خود دارد...! / اين دوتا شعري که نوشتين اگه دقت ميکردين همين شعرها تو وب من هستند نميدونم از وب من واسم نوشتين يا ناخواسته از ذهن خودتون.../ عاشق اين دو شعرم.../ درضمن اشتباهي نشه،من سياسي نيستم و نخواهم بود،اينو از رو ترس نميگم از رو عقل ميگم چون تو آمريکا نشستن دشمنانمان و منتظر اختلافات داخل هستند من به هيچ وجه نميخوام دشمنان رو خوشحال کنم.../ اين نوشته هاي من ريشه در فرهنگ مردم مون داره و هيچ دخلي به سياست نداره../ مهم فرهنگ مون هستش نه سياستمون.../ بدرود

مرسي داداش ميلاد.../ يه پيشنهاد:وب تو يکي از احساسي ترين وب هاي بلاگفا س پس چرا دلنوشته نمينويسي؟؟؟؟؟ تا کي ميخواي نوشته ي آماده بذاري وبت؛درسته بازديدکننده هات زياده ولي سعي کن ازين بازديدکننده هات استفاده کني و خودت دلنوشته بنويسي.../ اينو جدي ميگم باعث ميشه وبت يکي از عالي ترين وب هاي بلاگفا بشه داداشي

سلام استاد... ممنون نظرلطفتونه.../ چشم سعي ميكنم روز به روز بهتر بشم...