• وبلاگ : پـــرواز بــه يــجــاي ديــگــه
  • يادداشت : عــــــهــــد كـــردم...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام شايان خوبي؟!

    من که ديگه خييييييييييييييييلييييييييي وقت بود به وبت نيومده بودم!

    خدااااا!!......نميدونم چرا يه دفعه از اينترنت زده شدم....

    ولي خوب يادمه که آخرين بار تابستون بهت سر زدم...پستت هم هموني بود که نوشته بودي متنبه شديو از دوستت معذرت خواسته بوديو ميگفتي ميخوام به اون دوستم که الان خيلي از من جلوe برسم!

    خب چيکار کردي پسر درسا خوب پيش ميرن؟

    يه مدت نبودم دلم واسه وبت تنگيده بود!(بايد يه روز سر وقت بيام کاما وبتو و اون مطلباييو رو که نخوندم بخونم!)

    من اون متن آستارارو خيلي وقت پيشا خونده بودم...عاليه!اميدوارم که تو نوشتن اين رمانتم موفق باشي!...

    پاسخ

    ممنون عزيز هر وقت بياي قدمت روي چشم... مثل قديم