نه تو مي ماني
نه اندوه
و نه هيچ يک از مردم اين آبادي
به حباب نگران لب يک رود قسم
و به کوتاهي آن لحظه ي شادي که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آن چنان که فقط خاطره اي خواهد ماند ...
سلام.
امشب واسه اولين بار اومدم به وبت شايان عزيز.
دوس دارم بازم بيام.
خوبه که تو حداقل اينو داري که حرفاتو توش خالي کني و کمي سبک شي.
مي فهممت. اوني که دوسش دارم الان يه پسر يه ساله داره. خانومشم ديدم. به نظر خيلي خانومه.
در کل مي خوام بگم خدا هواي دلاي شکسته رو داره. غصه نخور. اين روزام تموم مي شه.