ديشب گفتم:از بچگي تا به امروز حتي يبارم به علي،امام نگفتم.چون مقام علي بسيار و بسيار و بسيار از امام بالاتره.من به علي نه امام ميگم نه حضرت نه (ع).يا "علي" ميگم يا هم "مولا" پس بفهم اون حرفاي ديشبي رو ساعت 1 شب چرا بهت گفتم.بيکار و بي خواب نبودم داداش تا هذيون بگم.اونا رو گفتم تا بيخاله عشق يه طرفه ت باشي.تو دختري رو دوس داري و چندين ساله بخاطرش ميميري و زنده ميشي دختري که با ده ها نفر ميحرفه.کاري ندارم شمارشو از کجا گير ميارن.به خاطر 15 درصد سالم بودنه قلب بابات هم که شده سعي کن دلخوشي به وجود بياري و ذهنت رو از مسائل اضافي پاک کني.من عالم بي عمل نيستم که مثلا به تو ميگم و خودمم تو دلم عطيه س. آخه داداشم ما يه فرقايي اين وسط داريم،اون دختره حتي نميدونه بهش نظر داري و فک ميکنه به چش خواهري چندين سال هواشو داري.ولي من دست عطيه رو گرفتم با تمام وجود بهش گفتم دوست دارم.خدا شاهده از ته دل گفتم؛ شب ها باهاش گريه کردم،باهاش خنديديم.شايان تا کي؟خداييش انصافا خودمونيما طرفت ارزش داره؟ارزش داره اين چند سال شبا منتظره روشن شدنه چراغش تو ياهو مسنجر تا2 شب منتظر بموني؟خب منم ماه هامنتظر چراغ عطيه ميموندم ولي وقتي آنلاين ميشد عين ديوونه ها به چراغش زل ميزدم و چيزي نمينوشتم.تکليفتو با خودت روشن کن خودتو عذاب ميدي.شب تنهام تو خونه و مامان اينا هنوز شمال ان،تو ياهو مسنجر پي ام ميدم.تا اون موقع به حرفام فک کن.فقط با خودت رو راست باش داداش.البته به خودم قول داده بودم ديگه به کسي داداش نگم چون داداشي واسه آدم وجود نداره همه چي دروغه حتي داداش ها.سوءتفاهم نشه.پس ازين به بعد بهت شايان جان ميگم.اينطور بهتره...