براي بعضي از آدمها محبت مثل فيلم خارجي بدون زير نويس مي مونه ؛ نمي فهمنش !
فريــــــــب خنـــده هـــــــايم را
نخـــــــور … مــــــــن
ســـالهـــــــــاست در خــــــــفا ...
گريـــه ميکـــــــــنم
گر که در خويش شکستيم صدايي نکنيم
پر پروانه شکستن هنر انسان نيست
گر شکستيم ز غفلت من و مايي نکنيم
يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم
وقت پرپر شدنش ساز و نوايي نکنيم
يادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بي سر و پايي نکنيم....
در اين شب هاي پاييزي، هـــــوا بد جــــور دم دارد
حضـــــور يک نفس باران، در اين تنهـــــايي بي تو
صـــــداي گام هـــــاي باد و درد کهـــــنه ي برگي
ببين باران چه غـــوغايي به پا در اين هـــــوا کردي
تو قدري صبرکن باران، به من مهـــــلت بده امشب
به درون خود بيشتر بنگريم....
(( شلمچه چهاربرج ))
((شلمچه چهاربرج))