سفارش تبلیغ
صبا ویژن


پـــرواز بــه یــجــای دیــگــه

حتی برای خدا « طاقت فرسا » ترین دردها تنهائی است ،

 بی آشنا بودن است ،

گنج بودن و در ویرانه ماندن است ،

 وطن پرست بودن و در غربت بودن است .

عشق داشتن و زیبائی نیافتن است ،

 زیبا بودن و عشق نجستن است ،

نیمه بودن است ناتمام زیستن است

بی انتظار گشتن است ،

 چنگ بودن و نوازنده نداشتن است ،

نوازنده بودن و چنگ نداشتن است

 متن بودن و خواننده نداشتن است

در خلا زیستن است ،

برای هیچ کس بودن است

برای زنده بودن کسی نداشتن است

 بی ایمان بودن است

بی بند و بی پیوند و آواره بودن است

 جهت نداشتن است

دل به هیچ پیوندی نبستن است

جان به هیچ پیمانی گرم نداشتن است .

اینها درد های وحشی بود

دردهای دل های بزرگ و روح های عالی

چگونه انسان می تواند باشد و رنج نکشد ،

باشد و دردمند نباشد ؟

من به جای بی رنجی و بیدردی همیشه آرزو می کرده ام که خدا مرا به غصه ها و گرفتاری های پست و متوسط روزمره مبتلا نکند ، بکند اما روحم ، دلم ، احساسم را در سطحی که  این دست اندازهای پست را حس کند پایین نیاورد ، چه کسانی از چاله وله های راه رنج می برند و خسته می شوند و به ناله می آیند ؟ کسانی که می خزند بیشتر ، آنهایی که می روند کمتر ،آنها که می پرند هیچ ...


نوشته شده در چهارشنبه 90/11/12ساعت 8:58 عصر توسط mohammadshayan1 نظرات ( ) |


Design By : Pichak