سفارش تبلیغ
صبا ویژن


پـــرواز بــه یــجــای دیــگــه

دو راهی...

دوستای گلم این پست م به دور از هر گونه ریا کاری و تظاهر هستش

و مثل تمامیه نوشته های قبلیم با تمام وجودم از ته دلم صادقانه مینویسم

طبق معمول صادقانه مینویسم و طبیعتا به مزاج و میل بـــــــعضیا این

متن م شــــــــــــــــــــاید خوش نیاد...! خب هدف منـــــم همینه!!!

بذارین از یه سوال شروع کنم که جوابشم خودم میدم:تاحال فکر کردین

اگه یه روز خدا مارو از بندگیش اخراج کنه،ما کجا بریم!؟ پیش کی بریم!؟

دست به دامن کی بشیم تا با بخشش خودش مارو شرمنده ی خودش کنه...؟

خدای ما همون خدایی که ارحم الرّاحمین هستش و با کمال مهربانی خطا

های بندگانش رو میپوشونه، همون خدایی که همون روز اول مارو با کمال

خلاقیت خودش از گِل آفرید و از زیبایی و مهربانیه خودش به ما عطا کرد

بعد اون همه نعمت ها فقط به ما یه چیز گفت:نماز و روزه...

آیا خدا به نماز و روزه ی ما محتاج هستش؟؟!! خب طبیعیه که جواب نه

هستش درسته که خدا به نماز و روزه ی ما احتیاجی نداره ولی بالاخره

آفریدگار ما هستش و باید عمل کنیم ولی آیا همه چی نماز و روزه و ریش

و تسبیح و... هستش؟! اصلا به نظر شما زندگی یعنی چی؟ میشه برام

تفسیر کنین؟؟؟ خب.. به نظر من: زندگی جای خنده هم داره جای گریه هم

داره جای رقص هم داره جای مرثیه هم داره البته قبول دارم هر چیزی یه

حدی داره ، من از مکه ش گرفته تا کربلا و مدینه و سوریه و لبنان و مصر و...

رو گشتم ولی متقابلا جاهای سیاحتی هم رفتم و دلم نمیخواد اینجا بنویسم چون

مسلّما خیلی هاتون میگین اهل افاده و پُز دادنم، خدا شاهده از خیلی از دوستانم که

ادعای دینداری میکنن دینم قوی تره، ولی من نمیخوام با پنبه سر ببرّم چون شرف

دارم... چون وجدان دارم؛ شاید باورتون نشه من دارم کل قرآن کریم رو

حفظ میکنم در حالی که تقریبا 90 درصد آهنگ های پاپ فارسی رو حفظ م!!

درسته که من اون شایان قبلی نیستم و خیلی فرق کردم با اون شایانی که 4تیرماه88

تو صفا و مَروه میدوئید و بنده ی مخلص خدا بود ، من الان هم ریشم رو

سه تیغ میکنم هم فشن میکنم هم تیپ میزنم ولی متقابلا هم نمازمو میخونم هم

روزه میگیرم؛ من یه دوستی دارم که اسمش ســــیّد سینا هستش و داره طلبگی

میخونه و پسر بــــــــسیار خوبیه و تو احکام لنگه نداره ولی به ولله قسم اخلاص

عمل و اعتقاد من از اون بیشتره، اگه این هیکل 180 سانتی و 63کیلوییه من رو

تیکه تیکه کنی میبینی که فقط این اسم ها از وجودم در میاد: ایـــــــــران،کوروش،

دکتر شریعتی،ستارخان و باقرخان،امیرکبیر، ابوالفضل العبّاس و زینب کبری،

بــــــــــــــــــابـــــــــــک خُرَمدین، شـــــــــــاهین ، یـــــــــاس ... همین و بس

و در آخر میخوام حرفام رو با سخن استاد شریعتی به اتمام برسونم:

عشق در دنیا یکی هست و آن هم عشق به خالق می باشد برایت آرزو میکنم

هرگز اسیر عشق به مخلوق نشوی زیرا آن انسانی که خدا را از دل بیرون کند

مخلوق جای خدا را در دل میگیرد... عشقی به مخلوق معنایی ندارد و هوس

میباشد همین و بس!

تا کی میخوایم بنده پرست باشیم؟؟!! تا کی میخوایم تظاهر و ریاکاری کنیم؟؟!!

به قول کوروش کبیر:راه در جهان یکی است و آن هم راه راستی است...

.

.

.

واســــــــــه خودمـون و خــــــــدای خودمـــون زندگی کنیم... نه واسه کس دیگه

از چی بگم؟

.

.

.

ایران..


نوشته شده در شنبه 91/5/14ساعت 8:28 عصر توسط mohammadshayan1 نظرات ( ) |


Design By : Pichak