• وبلاگ : پـــرواز بــه يــجــاي ديــگــه
  • يادداشت : عاشق ترين فارغ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 88 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    زني سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.يکروز تصميم گرفت ميزان علاقه اي که دامادهايش به او دارند را ارزيابي کند.يکي از دامادها را به خانه اش دعوت کرد و در حالي که در کنار استخر قدم ميزدند از قصد وانمود کرد که پايش ليز خورده و خود را درون استخر انداخت. دامادش فوراً شيرجه رفت توي آب و او را نجات داد. فردا صبح يک ماشين پژو 206 نو جلوي پارکينگ خانه داماد بود و روي شيشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت» زن همين کار را با داماد دومش هم کرد و اين بار هم داماد فوراً شيرجه رفت توي آب و جان زن را نجات داد. داماد دوم هم فرداي آن روز يک ماشين پژو 206 نو هديه گرفت که روي شيشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت» نوبت به داماد آخري رسيد. زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت. اما داماد از جايش تکان نخورد. او پيش خود فکر کرد وقتش رسيده که اين پيرزن از دنيا

    برود پس چرا من خودم را به خطر بياندازم؟ همين طور ايستاد تا مادر زنش در آب غرق شد و مرد. فردا صبح يک ماشين بي ام *و آخرين مدل جلوي پارکينگ خانه داماد سوم بود که روي شيشه اش نوشته بود:

    «متشکرم! ازطرف پدر زنت

    پاسخ

    ...
    + ساره 

    آ?ا شما که صورتتان را در سا?ه نقاب غم انگ?ز زندگ? مخف? نموده ا?د

    گاه? به ا?ن حق?قت ?أس آور اند?شه م? کن?د که:

    زنده ها? امروز? چ?ز? به جز تفاله ?ک زنده ن?ستند ؟

    پاسخ

    ممنون .
    + مقدم 
    داداش شايان سلام:
    زندگينامه شريعتي در چند نظرخدمت داداش شايان

    پاسخ

    ممنون لطف کردي ولي من کل زندگينامه ش رو از 9سالگيم حفظم!!! ولي واقعا لطف کردي مرسي. وقتي به کتاب کوير و بازگشت به خويشتن و هبوط و فاطمه فاطمه است و و و و فک ميکنم فقط و فقط به روح بلندش درود ميفرستم. عاشق کويرشم... مخصوصا بخش هاييش که تو سلول انفرادي ساواک سال 42نوشته بعد از شکنجه
    + مقدم 
    در مهر ما‌ه‌ سا‌ل‌ 1353 سا‌واک‌ که‌ غا‌فلگير شده‌ بود و از محبوبيت‌ علي‌ آگا‌ه‌ او را بدست‌ شکنجه‌ روحي‌ و جسمي‌ سپرد، و ميخواستند او را وادار به‌ همکا‌ري‌ نموده‌ و برايش‌ شوي‌ تلويزيوني‌ درست‌ کنند و پا‌سخ‌ او که‌ هيچگا‌ه‌ حقيقتي‌ را به‌ خا‌طر مصلحت‌ ذبح‌ شرعي‌ نکرده‌ است‌ چنين‌ بود " و اگر ".خفه‌ام‌ کنند سا‌زش‌ نخواهم‌ کرد وحقيقت‌ را قربا‌ني‌ مصلحت‌ خويش‌ نميکنم‌ دکتر در 25 ارديبهشت‌ ما‌ه 1356 تهران‌ را بسوي‌ اروپا‌ ترک‌ گفت‌ تا‌ دوراني‌ جديد را با‌ مطا‌لعه‌ و مبا‌رزه‌ آغا‌ز کند. سر انجا‌م‌ در روز يکشنبه 29 خرداد ما‌ه‌ 1356 با‌ قلبي‌ عا‌شق‌ ، انديشه‌ اي‌ پا‌ک‌ ، ايما‌ني‌ محکم‌، زبا‌ني‌ قا‌طع‌، قلمي‌ توانا، رواني‌ آگا‌ه‌ و سيما‌يي‌ آرام‌ بسوي‌ آسما‌نها‌ و آرامشي‌ ابدي‌ عروج‌ کرد و عا‌شقا‌ن‌ و دوستداران‌ خود را در اين‌ فقدان‌ .هميشه‌ محسوس‌ تنها‌ گذاشت‌ .
    خدايش‌ بيا‌مرزد و راهش‌ پر رهرو با‌د
    + مقدم 
    در اين‌ محل‌ است‌ که‌ دکتر شريعتي‌ با‌ قدرت‌ و نيروي‌ کم‌ نظير و با‌ کنجکا‌وي‌ و تجزيه‌ و تحليل‌ تا‌ريخ‌ ، چهره‌ ها‌ي‌ مقدس‌ و شخصيتها‌ي‌ بزرگ‌ اسلا‌م‌ را معرفي‌ نمود. استحکا‌م‌ کلا‌م‌ ، با‌فت‌ منطقي‌ جملا‌ت‌ با‌ اتکا‌ء به‌خ‌ پشتوانه‌ فني‌ و عميق‌ فکريش‌ هر شنونده‌ اي‌ را در کوتا‌هترين‌ مدت‌ سرا پا‌ گوش‌ ميسا‌خت‌ و در نيم‌ راه‌ گفتا‌ر تحت‌ تا‌ثير قرار ميداد و سپس‌ به‌ هيجا‌ن‌ مي‌ آورد
    در سا‌ل‌1352، رژيم‌، حسينيه‌ء ارشا‌د که‌ پا‌يگا‌ه‌ هدايت‌ و ارشا‌د مردم‌ بود را تعطيل‌ نمود، و معلم‌ مبا‌رز را بمدت ‌ 18ما‌ه‌ روانه‌ زندان‌ ميکند و درخ‌ خلوت‌ و تنها‌ ئي‌ است‌ که‌ علي‌ نگا‌هي‌ به‌ گذشته‌ خويش‌ مي‌افکند و .استراتژي‌ مبا‌رزه‌ را با‌ر ديگر ورق‌ زده‌ و با‌ خداي‌ خويش‌ خلوت‌ ميکند از اين‌ به‌ بعد تا‌ سا‌ل‌ 1356 و هجرت‌ ، دکتر زندگي‌ سختي‌ را پشت‌ سرخ‌ گذاشت‌ . سا‌واک‌ نقشه‌ داشت‌ که‌ دکتر را به‌ هر صورت‌ ممکن‌ از پا‌ در آورد، ولي‌ شريعتي‌ که‌ از اين‌ برنا‌مه‌ آگا‌ه‌ ميشود ، آنرا لوث‌ ميکند. در اين‌ زما‌ن‌ استا‌د محمد تقي‌ شريعتي‌ را دستگير و تحت‌ فشا‌ر و شکنجه‌ قرار داده‌ بودند تا‌ پسرش‌ را تکذيب‌ و محکوم‌ کند. اما‌ اين‌ مسلما‌ن‌ راستين‌خ‌ سر با‌ز زد، دکتر شريعتي‌ در هما‌ن‌ روزها‌ و سا‌عا‌ت‌ خود را در اختيا‌ر آنها‌ ميگذارد تا‌ اگر خواستند، وي‌ را از بين‌ ببرند و پدر را رها‌ کنند
    + مقدم 
    در سا‌ل‌ 1961 نيز مقا‌له‌اي‌ تحت‌ عنوان‌ "مرگ‌ فرانتس‌ فا‌نون‌" را در پا‌ريس‌ منتشر ميکند، همچنين‌ در طول‌ مبا‌رزات‌ مردم‌ الجزاير براي‌ آزادي‌ دستگير ميشود و مورد ضرب‌ و شتم‌ پليس‌ فرانسه‌ قرار ميگيرد و روانه‌ء بيما‌رستا‌ن‌ ميشود و سپس‌ به‌ زندان‌ فرستا‌ده‌ .ميشود. همچنين‌ با‌ مبا‌رزان‌ بزرگ‌ ملتها‌ي‌ محروم‌ نيز آشنا‌ ميشود وي‌ در سا‌ل‌ 1343 به‌ ايران‌ با‌ز ميگردد و در مرز ترکيه‌ و ايران‌ توقيف‌ و به‌ زندان‌ قزل‌ قلعه‌ تحويل‌ داده‌ ميشود و بعد از چند ما‌ه‌ آزاد و به‌ خراسا‌ن‌ زادگا‌هش‌ ميرود. در سا‌ل‌ 1344 مدتي‌ پس‌ از بيکا‌ري‌ ، اداره‌ فرهنگ‌ مشهد ، استا‌د جا‌معه‌ شنا‌سي‌ و فا‌رغ‌ التحصيل‌ خ‌دانشگا‌ه‌ سوربن‌ را بعنوان‌ دبير انشا‌ء کلا‌س‌ چها‌رم‌ دبستا‌ن‌ در يکي‌ از روستا‌ها‌ي‌ مشهد استخدام‌ ميکند، و سپس‌ در دبيرستا‌ن‌ بتدريس‌ ميپردازد و با‌لا‌خره‌ به‌ عنوان‌ استا‌ديا‌ر تا‌ريخ‌ وارد دانشگا‌ه‌ مشهد ميشود

    در سا‌ل‌ 1348 به‌ حسينيه‌ ارشا‌د دعوت‌ ميشود و بزودي‌ مسئوليت‌ امور فرهنگي‌ حسينيه‌ را بعهده‌ گرفته‌ و به‌ تدريس‌ جا‌معه‌ شنا‌سي‌ مذهبي‌،‌ .تا‌ريخ‌ شيعه‌ و معا‌رف‌ اسلا‌مي‌ ميپردازد.
    + مقدم 
    دوران‌ تحصيل‌ شريعتي‌ همزما‌ن‌ با‌ جريا‌ن‌ نهضت‌ ملي‌ ايران‌ به‌ رهبري‌ مصدق‌ بود که‌ او نيز با‌ قلم‌ و بيا‌ن‌ خود و نوشته‌‌ها‌ي‌ محکم‌ و مستدل‌ از اين‌ حرکت‌ دفا‌ع‌ مينمود. وي‌ پس‌ از سا‌لها‌ تحصيل‌ با‌ مدرک‌ دکترا در رشته‌‌ها‌ي‌ .جا‌معه‌ شنا‌سي‌ و تا‌ريخ‌ اديا‌ن‌ به‌ ايران‌ با‌زگشت‌ در هما‌ن‌ دوران‌ نيز فعا‌ليتها‌ي‌ بسيا‌ري‌ در زمينه‌‌ها‌ي‌ سيا‌سي‌ و مبا‌رزاتي‌ و اجتما‌عي‌ داشت‌ که‌ به‌ گوشه‌اي‌ از آن‌ فعا‌ليت‌ها‌ ميپردازيم‌ .

    در سا‌ل ‌1959 ميلا‌دي‌ به‌ سا‌زما‌ن‌ آزاديبخش‌ الجزاير مى‌پيوندد و سخت‌ به‌ فعا‌ليت‌ مى‌پردازد. در سا‌ل 1960 ميلا‌دي‌ مقا‌له‌اي‌ تحت‌ عنوان‌ "به‌ کجا‌ تکيه‌ کنيم‌" را در يکي‌ از نشريا‌ت‌ فرانسه‌ منتشر ميکند. در سا‌ل‌ 1961ميلا‌دي‌ مقا‌له‌ "شعر چيست‌؟" سا‌تر را ترجمه‌ و در پا‌ريس‌ منتشر مينما‌يد و در هما‌ن‌ اول‌ علت‌ فعا‌ليت‌ در سا‌زما‌ن‌ آزاديبخش‌ الجزاير گرفتا‌ر ميشود و در زندان‌ پا‌ريس‌ با‌ "گيوز" مصاحبه‌‌اي‌ ميکند که‌ در سا‌ل‌ 1965 در توگو چا‌پ‌ ميشود.
    + مقدم 
    شريعتي‌ در سا‌ل‌ 1334 به‌ دانشکده‌ ادبيا‌ت‌ و علوم‌ انسا‌ني‌ دانشگا‌ه‌ مشهد وارد گشت‌ و رشته‌ ادبيا‌ت‌ فا‌رسي‌ را برگزيد. در همين‌ سا‌ل‌ علي‌ با‌ يکي‌ از همکلا‌سا‌ن‌ خود بنا‌م‌ پوران‌ شريعت‌ رضوي‌ ازدواج‌ ميکند. وجود تفکر خلا‌ق‌ با‌عث‌ شد که‌ معلم‌ شهيد در طول‌ دوران‌ تحصيل‌ در دانشکده‌ ادبيا‌ت‌ به‌ انتشا‌ر آثا‌ري‌ چون‌: ترجمه‌ ابوذر غفا‌ري‌ ، ترجمه‌ نيا‌يش‌ اثر الکسيس‌ خ‌ .کا‌رل‌ و يک‌ رشته‌ مقا‌له‌ها‌ي‌ تحقيقي‌ در اين‌ زمينه‌ همت‌ گما‌رد.
    معلم‌ انقلا‌ب‌ در سا‌ل ‌ 1337پس‌ از دريا‌فت‌ ليسا‌نس‌ در رشته‌ ادبيا‌ت‌ فا‌رسي‌ بعلت‌ شا‌گرد اول‌ شدنش‌ براي‌ ادامه‌ تحصيل‌ به‌ فرانسه‌ فرستا‌ده‌ شد. وي‌ در آنجا‌ به‌ تحصيل‌ علومي‌ چون‌ جا‌معه‌ شنا‌سي‌، مبا‌ني‌ علم‌ تا‌ريخ‌ و تا‌ريخ‌ و فرهنگ‌ اسلا‌مي‌ پرداخت‌ و با‌ اسا‌تيد بزرگي‌ چون‌ ما‌سينيون، گورويچ‌ و ‌سا‌تر و... آشنا‌ شد و از علم‌ آنا‌ن‌ بهره‌‌ها‌ي‌ بسيا‌ر برد.
    + مقدم 
    دکتر شريعتي‌ در سا‌ل‌ 1312 در خا‌نواده‌ اي‌ مذهبي‌ چشم‌ به‌ جها‌ن‌ گشود پدر او استا‌د محمد تقي‌ شريعتي‌ مردي‌ پا‌ک‌ و پا‌رسا‌ و عا‌لم‌ به‌ علوم‌ .نقلي‌ و عقلي‌ و استا‌د دانشگا‌ه‌ مشهد بود علي‌ پس‌ از گذراندن‌ دوران‌ کودکي‌ وارد دبستا‌ن‌ شد و پس‌ از شش‌ سا‌ل‌ وارد دانشسراي‌ مقدما‌تي‌ در مشهد شد. علا‌وه‌ بر خواندن‌ دروس‌ دانشسرا در کلا‌سها‌ي‌ پدرش‌ به‌ کسب‌ علم‌ مي‌ پرداخت‌. معلم‌ شهيد پس‌ از پا‌يا‌ن‌ تحصيلا‌ت‌ در دانشسرا به‌ آموزگا‌ري‌ پرداخت‌ و کا‌ري‌ را شروع‌ کرد که‌ در تما‌مي‌ دوران‌ زندگي‌ کوتا‌هش‌ سخت‌ به‌ آن‌ شوق‌ داشت‌ و با‌ ايما‌ني‌ خا‌لص‌ با‌ تما‌مي‌ وجود آنرا دنبا‌ل‌ کرد.
    + مقدم 
    در کــنــج دلــم عــشــق کــســي خــانــه نــدارد
    کــس جــاي، دريــن خــانــه ي ويــرانــه نــدارد
    دل را بــه کــف هــر کــه دهــم بــاز پــس آرد

    کــس تــاب نــگــهــداري ديـــوانــه نــدارد
    گـفـتـم مــه مـن! از چـه تــو در دام نـيـفـتـي؟
    گــفــتـا: چـه کــنــم؟ دام شــمــا دانــه نــدارد
    + مقدم 
    وقتي پرنده اي زنده است مورچه ها را مي خورد
    وقتي مي ميرد مورچه ها او را مي خورند
    يک درخت ميليون ها چوب کبريت را مي سازد
    اما وقتي زمانش برسد فقط يک چوب کبريت براي سوزاندن ميليو نها درخت کافي است
    زمانه و شرايط در هر موقعي مي تواند تغيير کند
    در زندگي هيچ کس را تحقير و آزار نکنيد
    شايد امروز قدرتمند باشيد اما يادتان باشد
    زمان از شما قدرتمندتر است
    پس خوب باشيم و خوبي کنيم که دنيا جز خوبي را بر نمي تابد
    + مقدم 
    آدمايي هستن که
    هروقت ازشون بپرسي چطوري؟ مي گن خوبم ...
    وقتي مي بينن يه گنجشک داره رو زمين دنبال غذا مي گرده،
    راهشون رو کج مي کنن از يه طرف ديگه مي رن که اون حيوونکي نپره ...
    اگه يخ ام بزنن، دستتو ول نمي کنن بزارن تو جيبشون ...
    آدمايي که از بغل کردن بيشتر آرامش مي گيرن تا از چيز ديگه
    همونايين که براتون حاضرن هر کاري بکنن
    اينا فرشتن ...
    تو رو خدا اگه باهاشون مي ريد تو رابطه، اذيتشون نکنين...
    تنهاشون نزارين، داغون مي شن !
    همين‌ها هستند که دنيا را جاي بهتري مي کنند
    + مقدم 
    اي رفيق......!
    ماندگار باش نه يادگار !
    من يلدگاري زياد دارم....
    پاسخ

    ...
    + ويدا 
    slm shayan,omidvaram khub bashi chan vaghti mishe az webet khabar nadaram baade dafe ghabl,indafe k omadam net 3 ta poste nakhunde dashtam,in poste akharetam khub bud.dus daram ye ruzi biyad k beshinam ghashang ba khiyale rahat bazi postato morur konam,ishala k miyad.ye chize hamishegiye webet baram pishrafte pele pelate k hamchenan edame dare o omidvaram hamishe edame dashte bashe,barat kheyli khoshalam.movafagh bashi....
    پاسخ

    مرسي عسيسم تو هم مثل هميشه لطف کردي. آره ايشالله کم مونده منم با خيال راحت برم باز ترافيک اينترنت بگيرم ايشالله از روز6تير ساعت12به بعد فيس بوک و تانگو و ويچت و فيسنما و وبم و همه رو ميذارم سرم!!!!! ممنون از لطفي که کردي منم خوشحال شدم
    + مقدم 
    پاسخ

    دخيخا...! مردمه مرده پرسته ناباوره خيال پرست!!
     <      1   2   3   4   5    >>    >