تو کيستي ، که من اينگونه بي تو بي تابم ؟
شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم
تو چيستي که من از موج هر تبسم تو
بسان قايق سر گشته ، روي گردابم
تقديم به داداش شايان