• وبلاگ : پـــرواز بــه يــجــاي ديــگــه
  • يادداشت : بدون پا ايستادن...!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 18 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مقدم 
    داداش شايان حال شما؟؟؟
    اميدوارم که هميشه شاد و سرحال بوده باشي...... انشالله..
    داداش من عاشق يک خوي و خصلت تو هستم، و اونها نميزاره ازت دل بکنم................ اون مرد بودنت و يک رنگ بودنت هست و در تمامي جواب هات و متن هات اينو حس کرده ام که واقعا سر حرف و افکار و ايده خودت محکم هستي و زود يا اصلا رنگ عوض نمي کني.. درسته آدم با اين خصلت شايد دشمن پيدا کنه ولي مرد بودن و بدون آقا بالا سر زندگي کردن عرضه ميخواهد که به ابوالفضل تو داريد . پس هميشه ارادت و حمايت من را نسبت به خودت را داشته باش ....
    خيلي دوست دارم
    پاسخ

    وقتي آدم با خدا معامله كنه بقيه افراد براش مهم نيس(البته نظرات و دشمني هاشون وگرنه موفقيت شون كاملا مهمه) گاهي ميگن اسلام گفته يك رنگ و صادق باشين اما گاهي اگه ديدين خطر ميوفتين دروغ مصلحتي جايز است! متنفرم ازين تعبير و حرف، يعني دقيقا مصداق بارز مصلحت طلبي! مگه مولا علي خودش نفرموده:حتي جون و زندگيت ب خطر بيوفته حتي تكه تكه هم بشي جز حق چيزي به زبون نيار؟!؟!؟!؟! درسته؟! پس من كافر ميشم به اسلامي كه مردم به عنوان ميانبر ازش استفاده ميكنن ،من كافرم به اسلامي كه جون و مصلحتم رو ميخره نه آخرت و حقيقت و انسانيت رو! بنام انسانيت كه زيباترين اصله ...