پـــرواز بــه یــجــای دیــگــه

عاشق کرد و رفت

 

خانه ای ویرانه از ویرانه ام

من حقیقت نیستم افسانه ام

گرچه سوزد پروری پروانه ام

فاحش میگویم که من دیوانه امیعنی چی؟

تا به کی آخر چنین دیوانگی

پیلـــگی بهتر ازین پروانگی

گفتمش آرامه جانی...گفت نه

گفتمش شیرین زبانی...گفت نه

گفتمش نامهربانی...گفت نه

میشود یک شب بمانی...گفت نه

دل شبی دور از خیالش سر نکرد

گفتمش...افسوس ؛ او باور نکرد

خود نمیدانم خدایا چیستم

یک نفر با من بگوید کیستم

بس کشیدم آه از دل بردنش

آه اگر آهم بگیرد دامنش...

با تمام بی کسی ها ساختم

وای بر من ؛ساده بودم...باختم

گریه کردن تا سحر کار من است

شاهد من چشم بیمار من است...

یک شب آمد زیر و رویم کرد و رفت

بغض تلخی در گلویم کرد و رفت

یک شبه از عمر سیرم کرد و رفت

من جوان بودم...پیرم کرد و رفتیعنی چی؟

 

باز هم خدا هست...

نایت اسکین


نوشته شده در پنج شنبه 92/2/12ساعت 12:32 عصر توسط mohammadshayan1 نظرات ( ) |


Design By : Pichak